دوستت دارم خدا


فقط تو

سلام

اگه تنهایی...
اگه دلت گرفته...
یا اگه خوشحالی و احساس خوشبختی میکنی...
اگه دنبال یه همزبون خیلی مهربون میگردی واسه تمام عمرت...
دنبالش نگرد...
چشماتو ببند و حسش کن...
کسی که همیشه و همه جا و از همه کس بهت نزدیک تره...
کسی که از هرکس، حتی پدر و مادر بیشتر دوستت داره...
کسی که اگه هزار بار هم اذیتش کنی و نافرمانی کنی، وقتی بهش رو میکنی بازم عاشقانه دوستت داره و آغوشش همیشه به روت بازه...
اگه با خدا حرف داری...
اگه راز و نیازی ، درد و دلی باهاش داری...
نیازی نیست دنبال متن ادبی سخت و سنگین و خاص بگردی... با زبون ساده ی خودت بگو...
از ته دلت...
از عمق وجودت...
...
باهاش حرف بزن...

دلم چقد تنگ شده بود ... برای خیلی چیزا ... فقط میگم خوشحالم که دوباره تونستم ،
دوباره تونستم لحظه ای رو با یاد خدا پر کنم ؛ خدایی که عاشقشم ... خدایی که هیچوقت تنهام نذاشته ... خدایی که همه معادلات و پیش بینی هارو به نفع ما تغییر میده ، فقط برای اینکه بگه دوستمون داره و حواسش همیشه و همیشه هست به ما ...
خدایا شکرت به خاطر این همه خوب بودنت ...

عاشقتم...

 

 

به دنبال خدا نگرد...
خدا در بیابان های خالی از انسان نیست...
خدا در جـاده های تنهای بی انتها نیست...
به دنبالش نگرد...
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست...
خدا در قلبی است که برای تو می تپد...
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانـی دوباره می گیرد...

 

 

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود
همان دل های بزرگی که جای من در آن است،
آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم.
هنوز خدایت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمی خواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی.
نگران شکستن دلت نباش!
می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...
و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...
و تو مرا داری ...برای همیشه!
چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...
چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام.
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...
می خواهم شاد باشی ...
این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم.
فقط کافیست خوب گوش بسپاری.
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن.....

 

خدا آنجاست...
در جمع عزیزترینهایت...
خدا در دستی است که به یاری می گیری...
در قلبی است که شاد می کنی...
در لبخندی است که به لب می نشانی...
خدا در بتکده و مسجد نیست...
گشتـنت زمان را هدر می دهد...
خدا در عطر خوش نان است...
خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی...
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن...
خدا آنجا نیست...
او جایی است که همه شادند...
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده...
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش...
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش...

باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست...
زندگی چالشی بزرگ است...
مخاطره ای عظیم...
فرصت یکه و یکتای زندگی را...
نباید صرف چیزهای کم بها کرد...
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد...
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد...
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم...
و سپـیده دمان از آن بیرون می رویم...
فقط یک چیزهایی اهمیت دارند...
چیزهایی که وقت کوچ ما ، از خانه بدن ، با ما همراه باشند...
همچون معرفت بر الله و به خود آیی...
دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم...
و با بی پروایی از آن درگذریم...
دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم...
سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند است...
و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند...
کسانی که از دنیا روی برمی گردانند...
نگاهی تیره و یأس آلود دارند...
آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند...
خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم...
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید:
آیا "زندگی" را "زندگی کرده ای"؟! 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





جمعه 16 / 5 / 1392 17:1 |- دخترکه تنها -|

ϰ-†нêmê§